وبلاگ
ریاضی و فیزیک در کنکور هنر: چالش یا فرصت؟
در کنکور هنر، بسیاری از داوطلبان تصور میکنند که بخش ریاضی و فیزیک اهمیت چندانی ندارد و میتوان آن را نادیده گرفت؛ اما تجربه سالهای اخیر و تحلیل کارنامههای رتبههای برتر نشان میدهد که این دو درس، برخلاف ظاهرشان، نقش تعیینکنندهای در نتیجه نهایی دارند. دلیل اصلی این اهمیت، ضریب نسبتاً قابلتوجه ریاضی و فیزیک در مجموعه ضرایب کنکور هنر و همچنین میانگین پایین داوطلبان در این دو درس است. وقتی اکثر داوطلبان نتایج ضعیفی در یک درس کسب میکنند، حتی پاسخ دادن به چند سؤال درست میتواند تأثیر چشمگیری در رتبه ایجاد کند. در واقع، ریاضی و فیزیک در کنکور هنر یک «فرصت رقابتی» محسوب میشوند؛ فرصتی که داوطلبان جدی میتوانند با استراتژی صحیح از آن بهره ببرند.
سؤالات ریاضی و فیزیک کنکور هنر در سطح سادهتری از کنکورهای رشتههای ریاضی یا تجربی طرح میشوند و بیشتر بر مفاهیم پایه متکیاند تا مهارتهای پیچیده. مباحث پرتکرار شامل نسبت و تناسب، حجم، درصد، معادلات ساده، بردارها، سرعت و حرکت، نور، عدسیها و قوانین پایه فیزیک است. بنابراین داوطلبی که حتی تسلط متوسطی بر این بخش داشته باشد، میتواند نسبت به بسیاری از رقبا پیشی بگیرد. با توجه به اینکه تعداد سؤالات زیاد نیست، مدیریت زمان و شناخت مباحث پرتکرار میتواند عملکرد داوطلب را چند برابر بهبود دهد.
اما تفاوت عمدهای میان دانشآموزان هنرستان و دانشآموزان شاخه نظری در مواجهه با این بخش وجود دارد. دانشآموزان نظری، بهویژه آنهایی که از رشتههای ریاضی و تجربی میآیند، معمولاً پایه قویتری در ریاضی و فیزیک دارند. این افراد با ساختار مسئلهمحور این دو درس آشناترند و کمتر درگیر اضطراب ناشی از حل سؤالهای محاسباتی میشوند. برای دانشآموزان نظری، بخش ریاضی و فیزیک اغلب فرصتی است برای تثبیت رتبه و کسب امتیازهای مطمئن. حتی دانشآموزان رشته انسانی نیز به واسطه حجم بالای درسهای نظری و تجربه شرکت در آزمونهای استاندارد، عموماً توانایی بهتری در تحلیل سؤالات دارند.
در مقابل، بسیاری از هنرجویان هنرستان در طول سه سال دبیرستان، تمرکز اصلیشان روی هنرهای کاربردی و دروس تخصصی هنری بوده است؛ بنابراین ریاضی و فیزیک برای آنها بهطور طبیعی دورتر، پراکندهتر و گاهی ترسناکتر به نظر میرسد. کمبود ساعت آموزشی این دروس در هنرستان و برخی ضعفهای پایهای باعث میشود که هنرجویان هنگام شروع مطالعه کنکور احساس عقبماندگی کنند. با این حال، نقطه قوت مهم آنها این است که معمولاً ذهنهای خلاق و حلمسئلهمحوری دارند، و اگر منابع درست و مسیر تدریجی دریافت کنند، میتوانند حتی عملکردی بهتر از دانشآموزان نظری داشته باشند.
یکی از اشتباهات رایج هنرجویان این است که بهدلیل ترس از ریاضی و فیزیک، آن را کاملاً حذف میکنند؛ در حالی که در کنکور هنر حذف این دروس برابر است با از دست دادن یکی از بخشهای مهمِ رتبهساز. هنرجویان باید بدانند که حجم مباحث موردنیاز برای کنکور کمتر از کتابهای رسمی است و میتوان با یک برنامهریزی سهماهه به سطح قابل قبولی رسید. منابع سادهسازیشده، کلاسهای ترمیم پایه، و حل تستهای طبقهبندیشده، ابزارهایی هستند که میتوانند این فاصله را جبران کنند.
در نهایت، اهمیت ریاضی و فیزیک در کنکور هنر نه به خاطر دشواری ذاتی آنها، بلکه به این دلیل است که داوطلبان کمی روی آن سرمایهگذاری میکنند. همین امر این بخش را به «برگ برنده» داوطلبان هوشیار تبدیل میکند. تفاوت هنرستانی و نظری تنها در نقطه شروع است، نه در نتیجه؛ هر دو گروه میتوانند با برنامهریزی درست، از این درسها بهعنوان سکوی پرتاب برای رتبه بهتر استفاده کنند.
«اگر پایه ریاضیتان ضعیف است، کلاسهای تقویتی ریاضیِ هنریون میتواند یک شروع امن و قدمبهقدم برای آمادگی کنکور هنر باشد.»